?>
دانلود آهنگ های جدید      -      +      روز برفی      بیسیم موتورولا      طلایاب      -      +      دانلود تراست والت      -      *      +      -      قیمت خرید بیسیم      -      -      بلوک سبک      -      آموزش تعمیرات موبایل      +      -      *      استخر پیش ساخته      ردیاب موتور      *      صرافی تتر      بروکر فارکس      +      خرید کتاب تاپ ناچ      +      *      تحلیل اتریوم      -      فیلم هندی      *      -      -      .      +      -      +      -      /      حواله وسترن یونیون      خرید ماینر      -      دکتر زنان مشهد      خرید لایسنس نود 32      کسب درآمد      خرید رپورتاژ      فروش آنتی ویروس      سیگنال فارکس      لایسنس رایگان نود 32      یوزر پسورد نود 32      سئو سایت      لایسنس نود32      آپدیت نود 32      بهترین بک لینک     
 رنگ شناسي نقاشي رنگ شناسي نقاشي .

رنگ شناسي نقاشي

نقاشي ميكس مديا چيست؟

ميكس مديا از تكنيكهاي جذاب نقاشي مي باشد .به صورت عاميانه ميكس مديا يا نقاشي تركيب مواد به عنوان نقاشي دكوراتيو يا مدرن هم شناخته مي شود .در اين نوع نقاشي هنرمند مي تواند از چندين متريال مختلف بصورت همزمان استفاده كند تا اثري متفاوت را با فرم ها و بافت ها و متريال هاي خلق نمايد . بدين شكل، اين واژه، پوششي براي آن دسته از آثار بصري است كه بيش از يك نوع رسانه هنري را منعكس ميكنند. در حال حاضر، آثار هنري ميكس مديا در دنياي هنر بسيار محبوب اند. به خصوص كشيدن چهره ميكس مديا!
لغت ميكس مديا نيز از دوره ي پسا مدرنيته ي هنري در قرن بيستم مورد استفاده قرار گرفته است؛
با اينحال تلاش براي ادغام انواع مختلف رسانه هاي هنري براي خلق يك اثر هنري ريشه در دوران عهد عتيق دارد.

اگرچه زماني كه نوبت به تركيب مواد ميرسد، بسياري از هنرمندان به آموزش فني خود تكيه ميكنند، اما آنها اغلب روش ها و تركيب سبك ها را هنگام كار با بهترين ابزار براي ميكس مديا كشف ميكنند و اين امر است كه موجب ميشود تا اين اين هنر بطور مداوم پيشگام و دائما در حال تحول باشد.

براي شروع ميكس مديا ، به چه موادي نياز داريم؟

زيبايي ميكس مديا، انعطاف پذيري آن براي شروع كار با مواد دور و بر و مصرف آنهاست. براي شروع كار، شما به يك زير لايه يا پايه نياز داريد. براي اين كار، شما ميتوانيد از يك صفحه كاغذ، دفترچه نقاشي، كارتن حبوبات يا هر چيز ديگري شبيه به اين موارد استفاده كنيد.
سپس، اگر از روش كولاژ ميخواهيد بهره ببريد، شما به چيزي نياز داريد تا بتوانيد به وسيله ي آن مواد مختلف را بهم بچسبانيد (چسب ماتيكي براي شروع كار خوب است) و همچنين به چيزي نياز داريد تا مواد را به روي آنها بچسبانيد(كاغذ رنگي، روزنامه، كاتالوگ و هر چيز ديگري كه شما را تحت تاثير قرار ميدهد).اگر شما به سمت استفاده از نقاشي كشيدن و رنگ آميزي ميرويد، سپس بعد از اينكه زيرلايه خود را بدست آورديد، به چيزي براي كشيدن و علامت گذاري نياز داريد كه ميتواند مداد، مداد رنگي، مداد شمعي، ماژيك يا گچ رنگي باشد. تمام يا بخشي از مواردي كه در بالا ذكر شد، همه ي آن چيزي ست كه شما براي شروع كار به آن نياز داريد. كه بيشترمواقع نياز به خريد لوازم نقاشي نيست و از چيزهايي كه در اطراف شما وجود دارند، ميتوانيد استفاده كنيد.

 

به چه مهارت هايي براي شروع ميكس مديا نياز دارم؟

يكي ديگر از ويژگي هاي جذاب ميكس مديا اين است كه شما به مهارت هاي هنري و ظريف و مهارت هاي كشيدن نقاشي نياز نداريد. البته اين بدان معنا نيست كه اگر شما همچين مهارت هايي را در اختيار داريد، از ميكس مديا محروم ايد، بلكه اين هنر، براي تمام كساني كه ميخواهند چيز هايي را بسازند،
اما نميتوانند “آنرا بكشند”، دنيايي از خلاقيت را ميگشايد.

مهارت هايي كه شما براي شروع كار نياز داريد، استفاده از مداد، قيچي و چسب ميباشد كه بسيار ساده اند. اين مهارت ها، بسته به “شاخه اي” كه دنبال ميكنيد، با تمرين و تكرار گسترش و رشد مي يابند. مهارت هاي پيچيده تر، همانند تركيب رنگ ها و پروش “چشمان هنرمندي”، همچنان كه شما خلاقيت خود را بهبود بخشيد، رخ ميدهند. مهارت هاي خاص براي نوع بخصوصي از رسانه يا هنر زماني رخ ميدهد كه شما وارد اين بخش ها شويد. همانند بسياري از موارد در زندگي، زماني اصول مهارتي و روش ها ظاهر ميشوند كه شما اماده باشيد.

 

منبع: گالري خوش محسن


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ دى ۱۳۹۹ساعت: ۱۱:۳۵:۲۲ توسط:ستاره موضوع:

بررسي نقاشي با مداد رنگي

مداد رنگي يكي از ابزارهاي بسيار پركاربرد نقاشان است كه مي توانند براي خلق اثرهاي هيجان انگيز از آن استفاده كنند. مغزي مداد رنگي از تركيب موم و كائولين فشرده تشكيل شده است و به دليل وجود رنگدانه هاي مختلف مي توان در انواع و اقسام رنگ ها اين وسيله كاربردي را تهيه كرد .

كاغذهاي مناسب براي مدادرنگي متنوع اند؛ به‌جز كاغذهاي صيقلي (مثل كاغذ گلاسه) و كاغذهاي خيلي زبر مي‌توان از هر كاغذي استفاده كرد، از كاغذهاي بسيار مرغوب گرفته تا كاغذهاي بسته‌بندي. كاغذهاي مرغوب ضخيم هستند و بافت كاملاً فشرده دارند. حتي كاغذهاي رنگي، به‌ويژه كم‌رنگ نيز براي نقاشي با مدادرنگي بسيار مناسبند. بسته به درشتي بافت كاغذ و پرزهاي آن، اثر هنري حالت متفاوتي به خود مي‌گيرد.

در تكنيك‌هاي نقاشي با مداد رنگي مي‌توان تنها از سه رنگ اوليه استفاده كرد، يا تعداد رنگ‌هاي بيشتري را به كار برد. حتي عده‌اي از جعبه مدادهاي ۷۲ رنگي استفاده مي‌كنند كه معمولاً براي نقشه‌هاي معماري استفاده مي‌شود.

سبك‌هاي مختلفي براي كار با مداد رنگي وجود دارد:

شيوه خطي: در اين شيوه اثر با استفاده از خط‌ هايي در جهت‌هاي مختلف شكل مي‌گيرد. اين خط‌ ها مي‌توانند كنارهم، روي هم، متقاطع و … باشند. هنرمند با تنظيم اين خط‌ ها سايه روشن، درجات تيرگي-روشنايي و كنتراست‌ها را خلق مي‌كند.

شيوه سايه‌پردازي: در اين شيوه خط‌ هايي كه با مدادرنگي رسم مي‌شوند كاملاً برهم‌نهاده و محو مي‌شوند تا رنگ آميزي اثر پيوسته شود. به اين ترتيب سايه روشن، درجات تيرگي-روشنايي و حجم‌ها شكل مي‌گيرند.

شيوه خراش

شيوه شياراندازي

شيوه سفيد كردن

نقاشي مدادرنگي بسيار راحت و كم هزينه است و مي‌توان اين وسيله را روي بسياري از كاغذهاي مختلف به جز كاغذهاي گلاسه و براق استفاده كرد. خوبي مداد رنگي سبك بودن آن است و مي توانيد آن را به راحتي حمل و جابه جا كنيد . همچنين براي استفاده و كشيدن نقاشي مداد رنگي نياز به مواد ديگر براي تركيب كردن آن نداريد و همين دليلي است تا كشيدن نقاشي مدادرنگي براي نقاشان بسيار ارزشمند باشد.


مدل نقاشي مداد رنگي ساده: اگر به تازگي شروع به يادگيري نقاشي كرده ايد مدرسان شما پس از آموزش طراحي هاي اوليه و نحوه تركيب رنگ هاي مختلف ، از شما چند نمونه مدل نقاشي مدادرنگي ساده را مي خواهند كه مي‌توانيد از تصاويرزير براي كشيدن يك نقاشي مدادرنگي ساده و جذاب ايده بگيريد .


مدل نقاشي مداد رنگي حرفه اي:براي خلق مدل نقاشي مداد رنگي حرفه اي نياز به مداد رنگي هاي با كيفيت مانند مدادهاي پلي كروم ، كلاسيك و يا فابركاستل داريد . همچنين نياز است تا از عهده طراحي اشكال مختلف بر بياييد. در نتيجه حرفه اي بودن در طراحي نيز يكي ديگر از اصول مهم نقاشي مدادرنگي حرفه اي است .


مدل نقاشي مداد رنگي منظره: براي كشيدن مدل نقاشي مدادرنگي منظره تنها كافي است از تركيب رنگ هاي مختلف اطلاعات داشته باشيد و بتوانيد آن را بر روي كاغذ پياده كنيد . همچنين نحوه كنترل فشار دست بر روي مدادرنگي براي كشيدن يك نقاشي مدادرنگي جذاب بسيار حائز اهميت است . براي كشيدن نقاشي مدادرنگي منظره بايد با سبك هاي مختلف آن از جمله سبك خطي ، شيوه سايه پردازي ، سفيد كردن و … آشنا باشيد .مداد رنگي يكي از ابزارهاي بسيار كاربردي براي همه نقاشان است . توصيه مي شود هنرجوياني كه قصد يادگيري نقاشي حرفه اي را دارند حتما در ابتدا با نقاشي با مداد رنگي و همچنين با مدل هاي نقاشي با مداد رنگي مخصوصا مدل نقاشي مداد رنگي منظره آشنا باشند. براي كار با مداد رنگي بايد صبر و حوصله كافي داشته باشيد تا بتوانيد نتيجه دلخواه خود را دريافت كنيد . قسمت مغزي مداد هاي رنگي به اندازه مداد هاي مخصوص كارهاي گرافيكي سخت نيست و تقريبا براي كارهاي نقاشي نرم است . در نتيجه مي توانيد اين وسيله كاربردي و مقرون به صرفه را بر روي اكثر كاغذها چه زبر و چه نرم و با كيفيت استفاده كنيد . به دليل وجود رنگدانه هاي مختلف در مغزي مداد رنگي مي توانيد هر رنگ دلخواهي كه به آن علاقه مند هستيد را در بازار بيابيد .


مدل نقاشي مدادرنگي فانتزي:منشا پيدايش مدل نقاشي مداد رنگي فانتزي شرق آسيا است . سبك اين نوع نقاشي با نقاشي رئال كاملا متفاوت است و به صورت سمبليك با پررنگ كردن كليات به كار گرفته مي شود . براي مثال مي توانيد در اين مدل نقاشي مدادرنگي دختري را تصور كنيد كه چشم هاي درشت گرد داشته و اندامي زيبا با انحناي زياد به زيبايي آن نيز افزوده است . نقاشي هاي فانتزي تعاريف مختلفي دارند كه مثال گفته شده تنها يكي از انواع آن است. در ادامه نيز چند مدل نقاشي مدادرنگي فانتزي را با هم مشاهده مي كنيم .

مدل نقاشي مداد رنگي حيوانات:براي خلق يك اثر زيبا و كشيدن مدل نقاشي مدادرنگي حيوانات نيز مانند نقاشي منظره بايد بتوانيد با صبر حوصله اين كار را انجام دهيد .درست است كه نقاشي كشيدن با مداد آسان است اما اجراي مراحل گام به گام آن براي رسيدن به يك نتيجه قابل قبول نيازمند صبر و حوصله فراوان است .


مدل نقاشي مداد رنگي چهرهبراي كشيدن  از مدل نقاشي مداد رنگي چهره علاوه بر مواردي كه بيان شد نحوه در دست گرفتن و حركت دست بر روي كاغذ نيز بسيار مهم و تاثيرگذار است و همين موضوع مي تواند نقاشي شما را از حالت مبتدي به حرفه اي تبديل كند . تمرين زياد و استفاده از مهارت هاي كنترل مداد و حركت آن براي خلق يك اثر ماندگار بسيار ضروري و مهم است .نقاشي چهره با مداد رنگي يكي از پرطرفدارار ترين روش هاي نقاشي براي نقاشان و هنرجوياني است كه به تازگي وارد دنياي هيجان انگيز نقاشي شده اند . تكنيك هاي مختلفي براي كشيدن مدل‌ نقاشي مداد رنگي چهره  وجود دارد كه همگي بستگي به پشتكار و تمرين شما دارند .

براي مثال يكي از تكنيك هايي كه براي طرح نقاشي مداد رنگي خود استفاده مي كنيد نحوه گرفتن مداد در دست و حركت آن بر روي كاغذ است كه اغلب توسط نقاشان به دو حالت انجام مي شود :
۱.گرفتن مداد در دست به حالت نوشتن كه از اين روش براي كشيدن قسمت هاي محدود و جزئيات استفاده مي شود .
۲.قرار گرفتن مداد نقاشي در كف دست كه اين حالت براي زماني است كه نقاش قصد دارد فضاي بزرگ و طرح كلي از كار را بكشد .


از نظر بسياري از نقاشان حرفه اي اگر به تازگي در حال شروع و يادگيري نقاشي هستيد ، نقاشي با مداد رنگي در ابتداي كار مي تواند باعث افزايش صبر و حوصله شما در كار شود . در واقع اين نوع نقاشي پايه و اساس كارهاي ديگر است و اكثر تكنيك هايي كه از كار با مداد رنگي ياد خواهيد گرفت را مي توانيد در كارهاي ديگر پياده كنيد وهمين موضوع دليلي مي شود تا يادگيري سبك هاي ديگر نقاشي براي شما آسان تر شود .


منبع : ويكي پديا و آرتا (نقاشي با مداد رنگ)


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۹ آذر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۰۲:۴۰ توسط:ستاره موضوع:

شناخت انواع قلموها

مراحل ساخت انواع قلمو نقاشي:

 1. مرتب كردن و بستن موها

 2. فرول

3. اضافه كردن چنگك

4. يكنواخت وكوتاه كردن موها

5. پايان دادن به مو

6. ساخت دستگيره

7.قرار دادن دستگيره 

8.بسته بندي

9.كنترلكيفيت 

انواع قلمو نقاشي: 

قلمو هاي نقاشي در شكل ها و اندازه هاي مختلفي وجود دارند. شكل و اندازه قلمو هايي كه براي كار با آنها را انتخاب مي كنيد ،به ميزان بزرگي سطح و دقتي كه مي خواهيد كار كنيد ، بستگي دارد و همچنين تفاوت زيادي در كل فرآيند نقاشي ,سهولت يامشكل ساز شدن و نهايتا رسيدن به نتيجه دلخواه دارد.

۸ نوع اصلي از انواع قلمو هاي نقاشي وجود دارد كه به صورت عمومي در بين تكنيك هاي نقاشي استفاده مي شوند، در پايين نشان داده شده است. هر يك كاربرد متفاوتي دارد. البته نكته حائز اهميت تكنيك و نحوه ي نقاشي شما است كه مشخص مي كند چه نوع قلمو و همچنين چه سايز و جنس و… انتخاب مي كنيد. مثلا براي كار با آبرنگ از قلموهاي طبيعي , نرم و با فرم سر گرد استفاده مي كنند.

سر گرد داراي نوك اشاره اي,موهاي بلند و باريك براي جزييات بيشترمناسب براي: طراحي ، ترسيم ، كار دقيق وكنترل شده ، پر كردن مناطق كوچك. خطوط نازك و ضخيمي ايجاد مي كند(مانند قلمگيري در نگارگري) كه بستگي به ميزان فشار وارد شده دارد.با اين قلمو بهتر است براي ضخامت هاي رنگي نازك استفاده شود و ظرفيت حمل رنگي زيادي دارد.از اين قلموها بيشتر براي گواش و آبرنگ و همچنين ريزه كاري هاي اكريليك استفاده مي شود.

قلموي سرگرد تيز باريك تر از قلموي سرگرد و نوك تندو ظريفي دارد.قابل استفاده براي جزئيات و خطوط خوب ، مناطق ظريف ، لكه گذاري هاي بسيار دقيق و روتوش و بيشتر براي رنگهاي بر پايه يآب و براي جزييات نقاشي هاي رنگ و روغن مناسب است. معمولا شماره هاي چهار صفر تا صفر قلموهاي گرد هم مي توانند چنين كاربردي داشته باشند.

قلموهاي سرتخت انتهاي مربع ، موهاي متوسط و بلند.مناسب براي: حركت هاي جسورانه ، پر كردن فضاهاي گسترده ، ضربه زدن. براي لبه هاي ريز ، لبه هاي راست و راه راه مي توانيد از سر تخت اين قلمو استفاده كنيد.قلمو سر تخت خرم سري ۷۷۷B يكي از انواع قلموهاي سرتخت پركاربرد هستند. قلمو هاي تخت با موهاي بلند براي رنگ زدن و رنگ ضخيم و سنگين زدن مانند رنگ روغن ايده آل هستند.با توجه به قيمت وسايل نقاشي رنگ و روغن و ماندگاري آنها مناسب و مقرون به صرفه است. اين قلموها براي اكريليك نيز استفاده مي شوند. البته انواع خاصي از اين قلموها براي كار سياه قلم نيز استفاده مي شود. هم چنين قلموهاي سرتخت پارس آرت سري 1111 از جذاب ترين قلموهاي اين دسته بشمار مي روند.

قلموي برايت Bright paintbrushاين قلمو تخت با لبه هاي خميده به سمت داخل ، با موهاي كوتاه است. و بيشتر براي: حركت و ضربه هاي كوتاه كنترل شده.معمولا براي رنگ ضخيم و زياد وسنگين استفاده مي شود. بهتر است به جاي نگه داشتن قلمو در فاصله  بوم ، از نزديك كار كنيد. منظور از رنگهاي ضخيم و سنگين، رنگ و روغن و اكريليك هستند.انتهاي صاف و بيضي شكل با موهاي متوسط تا بلند.مناسب براي: براي ايجاد سايه و هايلايت و رنگ كردن سطح هاي با دقت , و ازتركيب كردن قلموي گردو تخت است .گرد( مي توان از آنها براي جزئيات استفاده كرد) و مسطح (به دليل اينكه مي توانند فضاي بيشتري را با رنگ پوشش دهند). بيشتر براي رنگهاي ضخيم استفاده مي شود.

قلموهاي بادبزني موهاي تخت و پهن دارد. اين نوع از قلمو با موهاي طبيعي براي صاف كردن ، مخلوط  يا تركيب كردن و پر كردنمناسب هستند.و با موهاي مصنوعي براي جلوه هاي بافتي، ابرها و برگهاي روي درختان بهتر است. و براي استفاده از آكريليك ,از يك قلموي قوي و محكم استفاده كنيد، در غير اين صورت وقتي رنگ زياد با قلمو برداشته مي شود باعث جمع شدن موها (به هم چسبيدن )موها مي شود. به اين قلم موها را قلموي چتري هم ميگويند.

قلموي سركج قلمويي تخت و در انتها با موهاي زاويه دار و نسبتا همه كاره زيرا هم براي كاربردعمومي نقاشي و هم جزييات كاربرد دارد.مناسب براي: حركت هاي خميده و زاويه دار و خوشنويسي و همچنين سايه هاي تند و برجسته. مي توانيد سطحهاي كوچك را با نوك قلم انجام دهيد. همچنين مي تواند براي پوشاندن فضاي زيادي ، شبيه به قلموهاي هاي مسطح ، مورد استفاده قرار دهد.

قلموي خط كشي يا لاينر Liner paintbrush گرد، موهاي كوتاه تر. دسته كوتاهترمناسب براي: جزئيات و ضربه هاي كوتاه. و رنگ را به خوبي ذخيره مي كند.براي خطوط طولاني و همين طور نوشتن اسم و انجام امضا استفاده مي شوند.

 

منبع : آرتا (شناخت انواع قلموهاي نقاشي)


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۸ آبان ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۱۵:۳۴ توسط:ستاره موضوع:

شناخت رنگ روغن و رنگ وستا

از حدود ۱۴۰۰ م به بعد به نقاشي اي مستقل از ديوار برمي‌خوريم كه آن را تابلوي رنگ روغن مي‌ناميم. كشيشي به نام گوت فيلد با بهره‌گيري از آثار هنر شرقي (چين) كه توسط شرق شناسان به اروپاي شمالي رسيده بود كه در آن نقاشان چيني روي نقاشي اي را كه رنگ شده بود، لاك (صمغ عربي) مي‌كشيدند تا جلاي نقاشي از بين نرود. گوت فيلد براي اولين بار به جاي تركيب رنگ (پيگمنت پودر) با آب و زرده تخم مرغ از روغن بزرك Linseed Oil استفاده كرد. سپس برادران وان آيك Eyck (يان و هوبرت) با تأثير از استاد فلاماندري رنگ روغن با با تأسي از گوت فيلد رواج دادند. وان آيك با تابلوي رنگ روغن خود به نام جواني آرنولفيني و نوعروسش در سال ۱۴۳۴م مشهوريتي بهم زد. از اين مقطع به بعد ما به جاي ديوار يا تخته چوبي به عنوان ساپورت يا تكيه گاه، بوم ساخته شده با متقال را داريم كه به آن كانواس Canvas گويند. آنتونلو و جوواني بليني Bellini (1516. 1430 م، بنيانگذار مكتب ونيز) دو نقاش ونيزي، روش رنگ روغن را از اروپاي شمالي به ايتاليا مي‌آورند كه روش كارشان كاربرد صمغ در رنگ روغن است. بوم به شكل امروزي خود به سال ۱۵۲۰ م در ونيز عموميت كامل يافته و به جاي حرفه تخته نقاشي سازي، حرفه‌اي به نام بوم‌سازي رايج مي‌باشند شد.

نخستين نمونه‌هاي نقاشي رنگ روغن نقش‌هاي بودا در غارهاي باميان (مناطق مركزي افغانستان) است كه در سال‌هاي 650 ميلادي ترسيم شده‌اند.

رنگ روغن يكي از مواد به‌كار رفته در نقاشي و همچنين نام دسته‌اي از تكنيك‌هاي نقاشي است كه از اين ماده استفاده مي‌كنند. رنگ روغن وستا يك محصول ايراني با كيفيت است.

روغن به كار رفته در رنگ روغن با رو ش‌هاي مختلف توليد مي‌شود كه رايج‌ترين آنها، جوشاندن بذر گياه كتان و گرفتن روغن آن است. سپس اين روغن را با مواد رنگي مخلوط مي‌كنند. رنگ‌دانه‌ها نيز معمولاً با پايه سرب و كادميوم يا سنتتيك و پليمري هستند.همچنين براي استفاده از رنگ روغن در نقاشي، از حلال‌هاي گوناگوني از جمله تينر و روغن‌هاي گياهي استفاده مي‌شود. امروزه مكمل‌هاي گوناگوني براي استفادهٔ بهتر از رنگ روغن ساخته شده‌اند كه نقاشان بر اساس سبك و هدف خود از آن‌ها بهره مي‌گيرند. رنگ روغن به عنوان رنگ پايهٔ روغن، داراي ويژگي‌هاي متفاوتي است كه آن را ماندگار و پر استفاده كرده. به طوري كه بخش زيادي از نقاشي‌هايي كه از گذشته‌هاي دور به جا مانده‌اند را نقاشي‌هاي رنگ روغني تشكيل مي دهند. مارك‌هاي مختلف ساخت رنگ در تلاش هستند تا رنگ روغن‌هايي با رنگ دانه‌هاي قويتر و يكدست تري را توليد كنند.[۱]

براي پاك كردن رنگ روغن از تينر استفاده مي‌شود.[۱]

روغن به كار رفته در رنگ روغن از مواد متفاوت و با روش‌هاي مختلف توليد مي‌شود كه رايج‌ترين آن‌ها روغن بزرك، روغن دانهٔ خشخاش، روغن گردو و روغن گلرنگ است. انتخاب نوع روغن با توجه به طيف وسيع خواص آن، مانند مقدار زمان زرد يا خشك شدن روغن صورت مي‌گيرد. همچنين تفاوت‌هاي مشخص روغن‌ها در درخشندگي رنگ‌ها قابل مشاهده است. يك هنرمند ممكن است از چندين روغن مختلف در يك نقاشي بسته به نوع رنگدانه و اثرات مطلوب روغن استفاده كند.

 

منبع: ويكي پديا

 

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۳ فروردين ۱۳۹۹ساعت: ۰۸:۱۹:۱۴ توسط:ستاره موضوع:

سالوادور نقاش

سالوادور فليپه ژاسينتو دالي دومنك در ۱۱ مه ۱۹۰۴ در شهر فيگرس (به اسپانيايي: Figueras) در منطقه كاتالونياي اسپانيا نزديك به مرز فرانسه به دنيا آمد.[۴] برادر بزرگتر دالي به‌نام سالوادور (زادهٔ ۱۲ اكتبر ۱۹۰۱)، ۹ ماه قبل از تولد وي به دليل بيماري التهاب روده و معده در ۱ اوت ۱۹۰۳ از دنيا رفت. پدرش، «سالوادور دالي اي كاسي» وكيل و دفترداري از طبقه متوسط بود كه قوانين و انضباط سخت‌گيرانه او در خانه توسط همسرش ملايم شده بود و در حقيقت، «فليپا دومنك فريس» مادر دالي تنها كسي بود كه تلاش‌ها و زحمات هنري پسرش را تشويق مي‌كرد. والدين دالي هنگامي كه پسرشان پنج سال بيشتر نداشت وي را سر قبر برادرش بردند و به او گفتند كه روح برادرش در جسم او حلول كرده‌است[۵] كه وي آن را باور كرد.[۶] دالي در مورد برادرش گفته‌بود: «(ما) شبيه به يكديگريم مانند دو قطره آب، اما بازتابي متفاوت داريم. او احتمالاً اولين نسخه من بود اما بيش از حد در كمال تصور شد.»

او همچنين خواهري به‌نام آنا ماريا داشت كه ۳ سال از دالي كوچكتر بود. در سال ۱۹۴۹، او كتابي در مورد زندگي برادرش با نام «دالي از نگاه خواهرش» منتشر كرد.[۷] از دوستان كودكي سالوادور مي‌توان به فوتباليستهاي آينده باشگاه بارسلونا «ساگيباربا» و «جوزف ساميتير» اشاره كرد. در ايام تعطيلات اين سه نفر در پاتوقشان «كاداكس» (شهري بندري در استان خرونا در شرق اسپانيا) با هم فوتبال بازي مي‌كردند.

پس از شركت دالي در مدرسه نقاشي، در سال ۱۹۱۶ و در جريان تعطيلات تابستاني و سفر به كاداكس با خانواده «رامون پيچوت»، وي براي اولين بار با نقاشي مدرن آشنا شد. پيچوت نقاشي محلي بود كه مرتباً به پاريس سفر مي‌كرد. يك سال بعد، پدر دالي نمايشگاهي از آثار نقاشي با زغال پسرش در منزل خانوادگيشان بر پا كرد. سالوادور جوان اولين نمايش عمومي از آثارش را به سال ۱۹۱۹ در سالن تئاتر شهرداري فيگوئرس برگزار كرد.

در فوريه ۱۹۲۱ و زماني كه دالي ۱۶ سال داشت، مادرش به دليل سرطان سينه از دنيا رفت. او بعدها در مورد مرگ مادرش گفت: «بزرگترين ضربه‌اي بود كه من در زندگيم تجربه كردم. من او را مي‌پرستيدم … نمي‌توانستم غم از دست دادن كسي را فراموش كنم كه مي‌پنداشتم ايرادات اجتناب‌ناپذير ضميرم را محو مي‌كند.» پس از مرگ مادر، پدر دالي با خواهر همسر سابقش ازدواج كرد. دالي برخلاف باور عده‌اي، از اين ازدواج به دليل علاقه و احترامي كه براي خاله‌اش قائل بود، اظهار رنجش نكرد.

 مادريد و پاريس[ويرايش]

در ۱۹۲۲، دالي به اقامتگاهي دانشجويي در مادريد نقل مكان كرد و در آنجا، در «آكادمي سن فرناندو» (مدرسه هنرهاي زيبا) شروع به تحصيل كرد. دالي از همان بدو ورودش به عنوان جواني خوش‌پوش، لاغر و قد بلند كه مو و خط ريشي بلند داشت[۸] و كت، جورابي ساق بلند و شلواري كه تا زانويش ادامه داشت و به سبك «آئستت‌هاي» سده ۱۹ (ميلادي) انگلستان مي‌پوشيد، توجه همگان را به خود جلب كرده‌بود. اما بيش از همه نقاشي‌هايش به دليل تجربه وي از كوبيسم، بيشترين توجه را نسبت به ديگران دانش‌آموزان آكادمي به خود جلب مي‌كرد. در كارهاي ابتدايي كوبيسم‌اش، دالي احتمالاً مفاهيم كليدي جنبش را به‌طور كامل نمي‌شناخت چون كه اطلاعات وي از هنر كوبيسم محدود به تعدادي مجله و كاتالوگ بود كه توسط پيچوت به او داده شده‌بود و در آن زمان، هنرمند كوبيسمي در مادريد نبود.

در سال ۱۹۲۴، دالي كه هنوز هنرمندي ناشناخته بود صفحه‌آرايي يك كتاب را برعهده‌گرفت. اين كتاب، مجموعه شعري كاتالاني به‌نام «افسانه‌هاي بازماندگان» (به اسپانيايي: Les bruixes de Llers) اثر دوست هم‌شاگردي‌اش «كارلس فگس دي كلمنت» بود.

دالي همچنين به تجربه دادائيسم پرداخت كه آثارش را در تمام عمر تحت تأثير خود قرار داد. در طول اقامت دالي در آكادمي، وي طرح دوستي صميمي با «خوزه پپين بلو»، «لوئيس بونوئل» و شاعر معروف «فدريكو گارسيا لوركا» ريخت. دوستي وي با لوركا براساس احساسات شديد دوطرفه پايه‌گذاري شده‌بود، اما دالي بيم ناكانه اين رابطه عشقي با شاعر جوان را رد كرد.[۹]

سبد نان - (۱۹۲۶)

دالي در سال ۱۹۲۶ اندكي پيش از امتحانات نهايي به دليل اظهار نظر در مورد عدم شايستگي مسئولين در امتحان گرفتن از وي، از آكادمي اخراج شد.[۱۰] تسلط و مهارت وي بر هنر نقاشي در اثر واقع‌گرا و بي‌عيب «سبد نان» كه در سال ۱۹۲۶ خلق شده، به خوبي نشان داده شده‌است.[۱۱] در همان سال دالي براي اولين بار به پاريس رفت و در آنجا با پابلو پيكاسو نقاش شهير اسپانيايي كه احترام خاصي براي وي قائل بود، ملاقات كرد. پيكاسو پيش از اين ملاقات از خوان ميرو نقاش و مجسمه‌ساز اسپانيايي در مورد سالوادور دالي شنيده‌بود. در سال‌هاي آتي هم‌زمان با پيشرفت سبك منحصربه‌فرد دالي در نقاشي، تعدادي از كارهاي وي به شدت تحت تأثير آثاري از پيكاسو و ميرو قرار گرفت.

بعضي از گرايش‌هايي كه در سرتاسر عمر دالي ادامه پيدا كرد، در آثار وي در دهه ۱۹۲۰ كاملاً مشهود است. دالي حريصانه سبك‌هاي گوناگون هنري را مي‌بلعيد و سپس آثارش را از آكادميك‌ترين سبك‌هاي هنر كلاسيك كه نمايانگر آشنايي وي با «رافائل»، «برونتسينو» «فرانسيسكو دي زورباران»، «يوهانس ورمر» و «ديه‌گو ولاسكز» بودند[۱] تا پيشگامان هنر آوانگارد،[۱۲] گاه در آثاري مجزا و گاه در تركيبي از آثار بسط مي‌داد. نمايشگاه آثار دالي در بارسلونا توجه بسياري را به خود جلب كرد و تركيبي از تحسين و تحير براي منتقدين هنري به همراه داشت.

در همان دوره، دالي سبيلي منحصربه‌فرد با تاسي از نقاش اسپانيايي سده ۱۷ «ديه‌گو ولاسكز» گذاشت.

 ۱۹۲۹ تا جنگ جهاني دوم[ويرايش]

در سال ۱۹۲۹، دالي با كارگردان و فيلم‌ساز اسپانيايي لوئيس بونوئل در ساخت فيلم كوتاه «سگ اندلسي» همكاري كرد. او بيشتر در نوشتن فيلمنامه به بونوئل كمك كرد اما بعدها مدعي شد كه در فيلم‌برداري پروژه نيز به شدت درگير بوده‌است، ادعايي كه هيچگاه با دليل و مدرك ثابت نشد.[۱۳] همچنين در همان سال، دالي با همسر آينده‌اش «گالا» ملاقات كرد.[۱۴] «النا ايوانوونا دياكونووا» يك مهاجر روس بود كه تقريباً يازده سال از دالي بزرگتر بود و پيش از اين، با شاعر سوررئاليست فرانسوي «پل الوارد» ازدواج كرده‌بود. در اين سال، دالي چندين نمايشگاه مهم برگزار كرد و به‌طور رسمي به گروه سوررئاليست‌ها در محله مون پارناس پاريس پيوست. (اگرچه آثار دالي پيش از اين براي تقريباً دو سال شديداً تحت‌تاثير سوررئاليسم بود) سوررئاليست‌ها روشي كه دالي آن را «شيوه انتقادي-توهمي» در دستيابي به ناخودآگاه براي خلاقيت هنري بيشتر مي‌ناميد را تشويق كردند.

تداوم حافظه - (۱۹۳۱)

در ۱۹۳۱، دالي يكي از مشهورترين آثارش به‌نام «تداوم حافظه» را خلق كرد.[۱۵] اين اثر كه ساعت‌هاي نرم يا ساعت‌هايي در حال ذوب شدن نيز ناميده مي‌شود، تصويري فراواقع‌گرا از ساعت‌هاي جيبي معرفي مي‌كند. به عنوان تعبير كلي براي اين اثر، نقاش سعي دارد با استفاده از ساعت‌هاي نرم فرضيه‌اي كه زمان را صلب و قطعي مي‌انگارد را كم ارزش جلوه دهد و اين مفهوم توسط ديگر تصاوير در اين كار تقويت مي‌شود، مانند كاربرد دورنماي وسيع و مورچه‌ها و مگسي كه ساعت‌ها را مي‌بلعند.

دالي و گالا كه از سال ۱۹۲۹

در مورد محصولات وينزور بيشتر بدانيد. با يكديگر زندگي مي‌كردند، سرانجام در سال ۱۹۳۴ رسماً با يكديگر ازدواج كردند. (آن‌ها در ۱۹۵۸ اين ازدواج را اين‌بار در مراسمي كاتوليك تكرار كردند)

دالي از طريق دلال آثار هنري «جوليان لوي» در سال ۱۹۳۴ به جامعه هنري آمريكا معرفي شد، و نمايش آثار وي در نيويورك كه شامل تابلوي «تدوام حافظه» نيز بود خيلي زود تأثير خود را گذاشت به نحوي كه مسئولين ليست «ثبت اجتماعي» ورود نام وي را به اين فهرست در مراسم ويژه «مجلس رقص دالي» جشن گرفتند. او در حالي در اين مراسم حاضر شد كه بر روي سينه‌اش، قابي شيشه‌اي حاوي يك سينه‌بند پوشيده بود.

در سال ۱۹۳۶، دالي در «نمايشگاه بين‌المللي فراواقع‌گرايي لندن» شركت كرد. وي براي سخنراني‌اش كه «ارواح پارانوييد قابل اعتماد» (به اسپانيايي: Fantomes paranoiaques authentiques) نام داشت، لباس غواصي آب‌هاي عميق به تن كرده‌بود. او در حالي پا به اين مراسم گذاشت كه چوب بيليارد در دست داشت و يك جفت سگ از نژاد وولف‌هوند روسي همراهيش مي‌كردند. دالي در ميانه سخنراني به دليل پوشيدن كلاه سنگين غواصي بر سر در نفس كشيدن دچار مشكل شد و اگر كلاه غواصي به موقع باز نشده‌بود، احتمالاً خفه مي‌شد. او بعدها در مورد اين سخنراني گفته‌بود: فقط خواستم «شيرجه عميق» رفتنم را در ذهن انسان نشان دهم.

سالوادور دالي در پاريس، ۱۶ ژوئن ۱۹۳۴

بر طبق زندگي‌نامه شخصي لوئيس بونوئل، دالي و گالا در يك مهماني بالماسكه در شيكاگو، ايلينوي شركت كردند در حالي كه لباس پسربچهٔ ليندبرگ و بچه‌دزد را بر تن كرده‌بودند. «ماجراي بچه‌دزدي ليندبرگ» در سال ۱۹۳۲ و حوادث مرتبط با آن تا اعدام متهم در سال ۱۹۳۶، همواره در صدر خبرهاي آن روزها بود و به‌وسيله ميليون‌ها نفر دنبال مي‌شد. انتقادات در جرايد از اين عمل دالي و همسرش به حدي بود كه وي مجبور به عذرخواهي شد و هنگامي كه به پاريس بازگشت، سوررئاليست‌ها او را به دليل عذرخواهي از يك عمل سوررئال مورد بازخواست قرار دادند.

آندره برتون شاعر و نويسنده سوررئاليست فرانسوي، دالي را متهم به جانبداري از «پديده هيتلر» با كاربرد كلماتي نظير «جديد» و «نامعمول» كرد. اتهامي كه نقاش خيلي سريع آن را رد كرد و در پاسخ چنين گفت: «من نه در واقعيت و نه در خيال هيتلري هستم.» با اين حال، هنگامي كه فرانكو پس از جنگ داخلي اسپانيا به قدرت رسيد، دالي به طرفداري از رژيم جديد پرداخت. اين طرفداري سرانجام باعث اخراج وي از گروه سوررئاليست‌ها شد. پس از اين واقعه، دالي با گفتن «من خود سوررئاليسم هستم» پاسخ داد. آندره برتون آناگرامي به‌نام «اويدا دالارز» (براي سالوادور دالي) ابداع كرد كه كم و بيش به معناي «حريص براي دلار» بود[۱۶] و آن را به دالي بعد از اخراجش نسبت داد. از آن به بعد سوررئاليست‌ها در مورد دالي با افعال زمان گذشته طوري‌كه وي مرده‌بود، صحبت مي‌كردند. در اين دوران حامي اصلي دالي، شاعر متمول انگليسي «ادوارد جيمز» بود. جنبش فراواقع‌گرايي و اعضاي مختلف آن (مانند «تد جونز» شاعر، ترومپتنواز و نقاش آمريكايي) سياست انتقادي و به‌شدت سختگيرانه‌اي را در قبال دالي تا زمان مرگش و حتي پس از آن در پيش گرفتند.

سالوادور دالي عكاسي توسط كارل ون وكتن (۱۹۳۹)
دالي آتوميكوس، نام نگاره‌اي سورئال از فيليپ هالسمن به‌سال ۱۹۴۸ ميلادي است كه سالوادور دالي و چندين شي را در حين پرش و پرتاب‌شدن به‌تصوير كشيده‌است. اين نگاره كه روتوش نشده است، نخستين‌بار در مجلهٔ معتبر لايف منتشر شد.
هالسمن براي ثبت اين عكس بيش از ۶ ساعت وقت صرف كرد و ۲۸ عكس برداشت تا به نگارهٔ مورد نظر خود رسيد.
اين نگاره اكنون در مالكيت كتابخانهٔ ملي كنگرهٔ آمريكا قرار دارد.

ادوارد جيمز با خريد بسياري از آثار و حمايت مالي براي تقريباً دو سال از دالي جوان به پديدار شدن نام وي در دنياي هنر كمك كرد. آن‌ها دوستان خوبي شدند و تصويري از جيمز در نقاشي دالي به‌نام «قوها انعكاس فيل‌ها» نيز نشان داده شده‌است. آن‌ها همچنين در خلق تعدادي از بادوام‌ترين نمادهاي جنبش فراواقع‌گرايي مانند «تلفن خرچنگي» و «مبل لب‌هاي مائي وست» همكاري كردند.

در طول اين دوران، دالي هيچ‌گاه دست از نوشتن برنمي‌داشت. در ۱۹۴۱، وي براي هنرپيشه سرشناس فرانسوي «ژان گابين» فيلمنامه‌اي با نام «جزر و مد مهتاب» نوشت. وي همچنين كاتالوگ‌هايي براي نمايشگاه‌هايش نوشت كه از آن جمله مي‌توان به «نگارخانه نودلر» در نيويورك به سال ۱۹۴۳ اشاره كرد، جايي كه وي به تفصيل شرح داد:

سوررئاليسم حداقل كمك خواهد كرد در اثبات تجربي مجموع نازايي و تلاش‌ها در اتوماسيون كه به بيراهه رفته‌است و منتج به نظام حكومت خودكامه مي‌شود … امروزه تنبلي و كمبود تكنيك به سقف تشنج خود در مفهوم روانشناسي آن در استفاده متداول از كالج رسيده‌است.

وي همچنين رماني در مورد سالن مد براي اتومبيل‌ها نوشت كه در سال ۱۹۴۴ منتشر شد. «ادوين كاكس» كاريكاتوري از وي در حالي كه اتومبيلي را به عنوان لباس شب پوشيده‌است، كشيد كه در روزنامه «هرالد ميامي» چاپ شد.

در سال ۱۹۴۰ و با گسترش آتش جنگ جهاني دوم در اروپا، دالي و گالا به آمريكا رفته و به مدت ۸ سال در آنجا زندگي كردند. پس از اين جابجايي، دالي مجدداً به ممارست در كاتوليسيزم پرداخت. در ۱۹۴۲، وي زندگي‌نامه‌اي به قلم خود با نام «زندگي اسرارآميز سالوادور دالي» منتشر كرد. در سال ۱۹۴۷، راهبي ايتاليايي به نام «گابريل ماريا براردي» مدعي شد كه در خلال اقامت دالي در فرانسه در آن سال، نقش «جن‌گير» را براي وي ايفا كرده‌است. راهب براي اثبات ادعاي خود، مجسمه‌اي از مسيح بر روي صليب داشت كه دالي براي براي تشكر از جن‌گيرش به وي داده‌بود. اين مجسمه در سال ۲۰۰۵ پيدا شد و متخصصين اسپانيايي در سوررئاليسم تأكيد كردند كه شواهد و قرائن كافي در سبك‌شناسي براي اثبات اين كه اين مجسمه توسط دالي ساخته شده‌است، وجود دارد.[۱۷]

 سال‌هاي پاياني در كاتالونيا[ويرايش]

دالي در سال ۱۹۴۹ تصميم گرفت تا بقيه عمر خود را در كاتالونياي محبوبش زندگي كند. اين تصميم او در انتخاب اسپانيا به عنوان محل زندگي در زماني كه تحت سلطه فرانكو ديكتاتور اسپانيا بود، نكوهش‌هاي گسترده‌اي در ميان منتقدين هنري ايجاد كرد.[۱۸] اين انتقادات به حدي بود كه موجب كنار گذاشتن بعضي از آثار دالي از نمايشگاه‌هاي معتبر احتمالاً نه به دليل ارزيابي ارزش هنري آن‌ها بلكه مسائل سياسي شد. در ۱۹۵۹، آندره برتون نمايشگاهي با نام «بيعت با سوررئاليسم» به مناسبت تجليل از چهلمين سالگرد سوررئاليسم تدارك ديد كه در آن آثاري از سالوادور دالي، خوان ميرو، انريكي تابارا و يوگنيو گرانل به نمايش گذاشته شده‌بود. يك سال بعد، برتون به شدت به انتقاد از ورود تابلوي «مريم مقدس سيستين» دالي به نمايشگاه بين‌المللي فراواقع‌گرايي در نيويورك پرداخت.

تصليب (تنه تسركت) - (۱۹۵۴)

دالي در سال‌هاي پاياني زندگي حرفه‌اي‌اش، خود را محدود به نقاشي نكرد و بسياري از كارها و اعمال رسانه‌اي جديد و غيرمنتظره را تجربه كرد. او آثاري در بولتيسم به‌وجود آورد و در زمره پيشگامان استفاده از تمام‌نگاري به شيوه‌اي هنري بود.[۱۹] او در تعدادي از كارهايش از خطاي ديد نيز استفاده كرد. در سال‌هاي پاياني عمر دالي، هنرمندان جواني نظير اندي وارهول به تقدير از تأثير آثار وي بر پاپ آرت پرداختند.[۲۰] دالي همچنين علاقه زيادي به علوم طبيعي و رياضيات داشت. اين علاقه در تعدادي از كارهاي دالي به وضوح قابل مشاهده‌است، به‌ويژه آثاري كه در دهه ۱۹۵۰ (ميلادي) با كاربرد شاخ كرگدن در آن‌ها كشيده شده‌اند كه اشاره به هندسه ايزدي در خلقت (شاخ كرگدن بر طبق مارپيچي لگاريتمي رشد مي‌كند) و نجابت (دالي كرگدن را به مريم باكره مرتبط كرده‌بود) داشت. دالي علاوه براين به‌شدت مجذوب دي‌ان‌اي و تسركت (همتاي چهاربعدي يك مكعب) بود. به عنوان نمونه يك تسركت تانشده در نگاره «مصلوب كردن» ثبت شده‌است.

دوره پس از جنگ جهاني دوم براي دالي همراه با نشان‌هايي از استعداد سرشار هنري و علاقه وي به مباحثي در خطاي ديد، علم و مذهب بود. او اين دوران را با الهام از واقعه هيروشيما و آموزه‌هاي كاتوليك، «عرفان هسته‌اي» ناميد. در نگاره‌هايي مانند «مريم مقدس پورت ليگات» (نسخه اول) به سال ۱۹۴۹ و «مصلوب كردن» به سال ۱۹۵۴، دالي سعي در تركيب پيكرنگاري مسيحي با تصاويري از تجزيه مادي با الهام از فيزيك هسته‌اي داشت. «عرفان هسته‌اي» در آثاري مانند «گاره دي پرپينان» به سال ۱۹۶۵ و «گاوباز توهم‌زا» كه در خلال سال‌هاي ۱۹۶۸–۱۹۷۰ خلق شد، كار شده‌است. در سال ۱۹۶۰، دالي شروع به كار بر روي «موزه و تئاتر دالي» در شهر زادگاهش فيگوئرس كرد؛ اين بزرگترين پروژه مستقل دالي بود كه تمركز اصلي وي را تا سال ۱۹۷۴ به خود جلب كرد. او همچنان تا ميانه‌هاي دهه ۱۹۸۰ بر افزونه‌هايي براي اين مجموعه كرد.

در ۱۹۶۸، دالي تبليغي تلويزيوني براي شكلات لانوين ساخت[۲۱] و در ۱۹۶۹ براي يك شركت آب‌نبات‌سازي اسپانيايي، لوگو طراحي كرد. همچنين، در اين سال دالي مسئول تبليغات مسابقه آواز يوروويژن بود و مجسمه‌اي فلزي عظيمي ساخت كه بر روي صحنه كنسرت در مادريد قرار داده‌شد.

در برنامه‌اي تلويزيوني با نام «دالي كثيف: يك نظر شخصي» كه در ۳ ژوئن ۲۰۰۷ از شبكه ۴ تلويزيون انگلستان پخش شد، منتقد هنري بريان سول به شرح آشنايي‌اش با دالي در اواخر دهه (۱۹۶۰ ميلادي) پرداخت كه شامل خوابيدن در حالت جنيني بدون شلوار در بغل مجسمه‌اي از مسيح و در حال خودارضايي براي دالي بود كه خود را مشغول عكس‌برداري نشان مي‌داد در حالي كه با دست شلوار خود را لمس مي‌كرد.[۲۲]

 

در ۱۹۸۰ وضعيت سلامت دالي به وخامت گرائيد. همسر سالخورده‌اش گالا به او شربتي خطرناك از داروهايي بدون نسخه مي‌خوراند كه به سيستم عصبي دالي آسيب رساند كه نهايتاً پاياني غيرمنتظره بر توانايي‌هاي هنريش بود. دالي كه تا سن ۷۶ سالگي در سلامتي كامل بود، اين اتفاق كاملاً شكسته‌اش كرد و دست راستش مانند بيماري پاركينسون به رعشه دچار شد.

موزه و تئاتر دالي در فيگوئرس

در سال ۱۹۸۲، خوان كارلوس اول پادشاه اسپانيا به دالي لقب ماركز شهر پبول در خرونا را اعطا كرد، پس از آن كه پادشاه وي را در بستر بيماري ملاقات كرد و دالي به وي تابلوي «سر اروپا» (كه آخرين تابلو در دوران حياتش بود) را بخشيد.

گالا در ۱۰ ژوئن ۱۹۸۲ از دنيا رفت. پس از مرگ وي، دالي انگيزهٔ خود براي ادامه حيات را از دست داد. او از فيگوئرس به پبول و قصري كه در آنجا براي گالا خريده‌بود، نقل‌مكان كرد تا در جايي كه گالا از دنيا رفته‌بود، سال‌هاي باقي‌مانده از عمرش را سپري كند. در ۱۹۸۴ قسمتي از قصر و اتاق‌خواب دالي به علتي نامشخص (تلاش براي خودكشي توسط دالي يا غفلت خدمه) آتش گرفت.[۲۳] دالي از اين حادثه جان سالم به در برد و به فيگوئرس بازگشت، جايي كه گروهي از دوستان، حاميان و هنرمندان تصميم گرفتند تا وي در موزه و تئاتر خود سال‌هاي پاياني زندگيش را بگذراند.

سرداب موزه و تئاتر دالي

دالي در طول حيات هنري‌اش بيش از ۱۵۰۰ تابلو كشيد.[۲۴]

ادعاهايي در مورد مجبور كردن دالي توسط پرستارانش به امضا كردن بوم‌هاي سفيد وجود دارد. اين بوم‌ها درآينده (حتي پس از مرگ نقاش) مورد استفاده قرار گرفت و به عنوان آثار اصلي به فروش رفت. در نتيجه، دلالان آثار هنري در رابطه با آثار سال‌هاي پاياني زندگي دالي بسيار محتاط عمل مي‌كنند.

منبع : ويكي پديا


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۵ فروردين ۱۳۹۹ساعت: ۰۶:۴۷:۲۷ توسط:ستاره موضوع: